سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : دوشنبه 92/10/9 | 5:47 عصر | نویسنده : مسجدچهارده معصوم(ع)

مبنای انقلاب اسلامی در قرآن کریم :
امام خمینی قدس سره الشریف فرمودند : ولایت فقیه استمرار حرکت انبیاست .
حرکت انبیا چیست ؟
خداوند می فرماید :
وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِینٍ –. إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاتَّبَعُواْ أَمْرَ فِرْعَوْنَ وَمَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِیدٍ .
( هود آیات 96و 97 )
و ما موسی را همراه با آیات و حجت آشکار خویش فرستادیم، به نزد فرعون و مهتران قومش اما آنان پیرو فرمان فرعون شدند و فرمان فرعون به راه صواب راه نمی نمود .

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآیَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِینٍ –. إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ کَذَّابٌ .
( مومن آیه 24 )
و ما موسی را همراه با آیات و حجت آشکار خویش فرستادیم، به سوى فرعون، هامان و قارون ؛ امّا [آنان به جاى پذیرش حق ] گفتند: او جادوگرى بسیار دروغگو است .

از این آیات و آیات مشابه آن در قرآن کریم این اخذ می شود که یک نظام طاغوتی از سه ضلع سیاسی و فکری فرهنگی و اقتصادی تشکیل می گردد :

1 – فرعون : نماد طاغوت سیاسی که تسلط سیاسی و نظامی دارد .
2 – هامان : نماد طاغوت فکری و فرهنگیست که با شبهه افکنی و فریب مردم را از مسیر حق و مردان الهی جدا میکند و همیشه در خدمت فرعونهاست .
3قارون :نماد طاغوت اقتصادی که با پول و ثروت در مقابل حق و عدالت قد علم می کند . به اعتقاد برخی این همان خطرناک ترین نوع طاغوت است ، زیرا که با ثروت خود فرعون و هامان درست می کند یا آن ها را تقویت می کند و جالب اینکه نوشته اند قارون از همه بنی اسرائیل به تورات آشناتر بوده است یعنی این نوع طاغوت گاهی رنگ دینی هم به خود می زند و توجیه دینی هم دارد .
حال اگر بناست در مقابل این نظام طاغوتی ؛ نظامی الهی حاکم شود ، می بایست این سه ضلع طاغوتی نابود گردد ، باید به جای فرعون یک مرد الهی و موسی گونه و به جای هامان ها ، علمای ربانی و به جای قارون ها انسانهایی شایسته که پول و ثروت آنها مشروع و حلال و در خدمت دین خدا و بندگان خدا باشد ، قرار بگیرد .

نگاهی اجمالی به انقلاب اسلامی ایران
از همین رو با دقت و مطالعه در تاریخ گذشته کشور خودمان ایران متوجه می شویم که سایه شوم ظلم و ستم طاغوتها سالیان متمادی مردم مسلمان ایران زمین را در رنج و عذاب نگه داشته بود . فقر و بی عدالتی و استثمار و اختناق و ظلم بی حد و دین ستیزی و مبارزه با دستورات الهی و حقوق اولیه انسانی در دستور کار نظام طاغوتی پهلوی و قبل از آن بود . امام خمینی به عنوان یک مرد الهی که در دوران غیبت زعامت شیعه را به عهده دارد با اشارت وعنایت امام عصر ارواحنا فداه و زمان سنجی مناسب با پشتیبانی مردم مسلمان ایران بر علیه نظام طاغوتی و وابسته پهلوی قیام کردند و به لطف حق و عنایت امام زمان و برکت خون شهیدان در 22 بهمن 1357 انقلاب اسلامی بر علیه نظام ستم شاهی پیروز گردید .
امام خمینی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ، اصل بر زمین مانده ولایت فقیه که از مسلمات فقه امامیه هست را برای اولین بار در دوران غیبت به مورد اجرا در آورد . و اقدام به تشکیل حکومت اسلامی نمود .

اگر حکومت اسلامی است پس چرا ...........؟
برای دریافت پاسخ نگاهی اجمالی به وقایع بعد از انقلاب همه چیز را عیان خواهد نمود :
امام به عنوان یک مرد موسی گونه با حمایت مردم در 22 بهمن 1357 فرعون زمان را از سریر قدرت به زیر کشیدند و مردم در رفراندوم 12 فروردین به جمهوریت و اسلامیت این نظام در سایه ولایت فقیه رأی مثبت و البته قاطع دادند .
دو سال اول انقلاب دستان پلید استکبار در داخل اقدام به ایجاد غائله ها و ترورهای کور در کوی و برزن این کشور نمودند . بهترین شخصیتها و متفکرین انقلابی را از بین بردند ، شهدای حزب جمهوری اسلامی که سرخیل آنان شهید آیت الله بهشتی بود ، رئیس جمهور و نخست وزیر مکتبی این کشور ، شهیدان رجائی و باهنر را شهید کردند . غائله آمل و آذربایجان و کردستان و خوزستان را راه انداختند . اما به عنایت امام زمان و هوشیاری امام و امت ، توطئه استکبار در از بین بردن این انقلاب ناکام ماند .
در مرحله بعد حدود هشت سال جنگ نابرابر را بر کشور ما تحمیل کردند و مستکبرین شرق و غرب عالم همه دست در دست هم به نام صدام به کشور ما تجاوز نمودند ، اما با ایستادگی امت مسلمان و جان فشانی پیروان امام ، دشمن با خفت و خواری ، طعم تلخ شکست را پذیرفت . و نتوانست حتی یک وجب از خاک کشورمان را تصرف کند و اینگونه بود که دشمن در این مرحله نیز در از بین بردن انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی رحمة الله علیه ناکام باقی ماند . یک سال بعد از اتمام جنگ امام خمینی به رحمت خدا رفت و زعامت و رهبری جامعه اسلامی بر مبنای کشف به عهده مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله گذارده شد .
حدود یازده سال انقلابیون به تسلط سیاسی و نظامی مرد الهی بسنده کردند و تنها مشغول حفظ انقلاب و حراست از جغرافیای کشور شدند و چه مغزهای متفکری که جسم و خون و آبرو و مال خود را در طبق اخلاص نهاده در راه آرمانهای به حق امام و انقلاب ایثار نمودند .
انقلابیون مؤمن تا دوره رهبری مقام معظم رهبری از اضلاع فرهنگی و اقتصادی انقلاب به ناچارغافل ماندند . کسانی که از پس مانده های دوران پهلوی بودند یا بر اثر غلبه هوای نفس در پشت جبهه فرصت پیدا کرده و دردوایرحکومتی تبدیل به طاغوت شده و در غیبت نیروهای مخلص انقلاب مسندهای مهم فرهنگی و اقتصادی را به تصرف خود در آورده بودند . بعد از رحلت امام خمینی ره با ابزارهای فرهنگی و اقتصادی شروع کردند به تقویت فرعونچه هایی به عنوان وزیر و وکیل و نماینده و رئیس جمهور ، به گونه ای که در دوره ششم مجلس را قبضه کردند ورئیس جمهوری آقای خاتمی را رقم زدند ، دوره هایی که به اذعان اهل خبره و شواهد و مدارک مستند تلخ ترین دوران انقلاب بود ، در این دوره ها بود که هامانهای زمان آشکارا بر علیه مقدسات این امت هجمه کردند ، روزنامه های زنجیره ای تا تریبون های گوناگون و سمتهای مختلف همه و همه برعلیه آرمانهای امام و شهدا هم صدا شدند ، به گونه ای که در فتنه های 18 تیر و بعد از آن در سال 1376 قصد از بین بردن ضلع سیاسی انقلاب یعنی ولایت فقیه و ولی فقیه زمان را نمودند که با هوشیاری امت ناکام ماند . و جالب اینکه فرماندهان این جریان خود در حاکمیت بودند و وزارت کشور و برخی دوایر دیگر حکومتی و افراد مدعی انقلابی و اصلاح طلبی خود ایجاد کننده این فتنه بودند . رجوع به شواهد و اسناد هم مؤید این مطلب است . تنها کاری که این مفسدین نتوانستند در این مملکت انجام دهند کودتای نظامی بود ، چون فرماندهی کل قوا در اختیار مرد الهی بوده و هست و اگر این فرماندهی مانند دوره بنی صدر در اختیار رئیس جمهور بود مدتها بود که فاتحه انقلاب اسلامی خوانده شده بود . می بینیم که تا این دوره خبری از انقلاب فرهنگی و اقتصادی به معنای حقیقی نیست ، که هیچ بلکه شیاطین خارجی با هم دستی منافقین داخلی به دنبال حذف محور سیاسی انقلاب یعنی ولایت فقیه نیز هستند .

نظام اسلامی در مسیر تحقق حکومت اسلامی :
بعد از معرفی حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان رهبر توسط مجلس خبرگان ، این بزرگوار مسئله اسلامی شدن دانشگاهها را مطرح فرمودند ، این یعنی مبارزه با هامانهای زمان و تکمیل انقلاب در بعد فرهنگی . هامانهایی مانند سروش و گنجی و کدیور و شبستری و مهاجرانی و ....که عمدتاَ در دانشگاهها لانه کرده بودند و رسما بر علیه مقدسات این ملت شبهه افکنی و قلم فرسایی می نمودند و اقدام به گمراه نمودن فرزندان این مرز و بوم می نمودند . رهبر عزیز انقلاب با این ایده به جنگ طاغوتهای فکری و فرهنگی رفتند که با داشتن تریبونهای مختلف و ابزار گوناگون مانند : موسسات و سایت های اینترنتی و روزنامه های زنجیره ای و شبکه های ماهواره ای و برنامه های هنری و فرهنگی و هزار و یک وسیله دیگر سعی در مسخ افکار انقلابی امام و تغییراسلام ناب محمدی به اسلام آمریکایی داشتند . مقام معظم رهبری این نبرد را شبیخون و تهاجم فرهنگی دشمن نام گذاری فرمودند . و این مبارزه در بعد فرهنگی همچنان ادامه دارد و ما در کشور همچنان شورای عالی انقلاب فرهنگی داریم ، که دال بر وجود طاغوتهای فکری و فرهنگی در جامعه است .
مقام معظم رهبری مسئله مبارزه با مفاسد اقتصادی و مفسدین اقتصادی را مطرح فرمودند ، این یعنی مبارزه با قارونهای زمان یعنی تکمیل انقلاب در بعد اقتصاد ، و در یک مرحله طی بیانیه ای 8 ماده ای مشهور ، به سران سه قوه خواستار سرعت بخشیدن به این مبارزه شدند ، که به علت نفوذ مافیای ثروت و قدرت عملا این اوامر رهبر معظم ناکام و بر روی کاغذ ماند ، اگر چه با تشکیل مجلس به اصطلاح اصول گرای هفتم و هشتم و روی کار آمدن رئیس جمهور نهم آقای احمدی نژاد ، با شعار عدالت محوری و اسلام محوری ، امام و امت به این مبارزه امیدوارتر شدند ، لکن این مبارزه نیز با مقاومت سر سختانه طاغوتهای داخلی همچنان به سرانجامی که انتظار رهبر معظم انقلاب و مردم و شایسته حکومت اسلامیست نرسیده است ، و دیدیم که در جریانات بعد از انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری این دشمنان داخلی که بخشی از آنان در درون حاکمیت منافقانه لانه کرده اند با کمک دستگاه استکباری و احزاب قدرت طلب و افراد شهوت طلب و جاه طلب ، چگونه عریان و آشکار به میدان آمده اند تا به خیال واهی خود کار انقلاب و رهبر عزیز را یکسره کنند ، غافل از اینکه مکروا مکر الله و الله خیر الماکرین .
حال با توجه به مطالب بالا باید بگوییم که انقلاب اسلامی هنوز کامل نیست و نیاز به تکمیل در همه ابعاد سیاسی و فرهنگی و اقتصادی دارد . از این جهت است که مقام معظم رهبری عنوان نظام اسلامی را در سخنان خود به کار می برند ، نه حکومت اسلامی ، یعنی در مسیر حکومت اسلامی هستیم . یک اسکلت بندی از اسلام در این کشور ایجاد شده که نیاز به تکمیل دارد ، تا حکومتی که به تمام معنا احکام اسلام و عدالت اجتماعی در آن ساری و جاری باشد بر پا گردد و زمینه ساز حکومت جهانی عدل حضرت مهدی ارواحنا فداه شود . و این نیز حاصل نمی شود مگر عمل به فرمایش امام راحلمان که فرمودند :
پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد .

منبع : پرسمان دینی




تاریخ : چهارشنبه 92/10/4 | 12:48 عصر | نویسنده : مسجدچهارده معصوم(ع)

روحانی و ظریف و بی عزتی




تاریخ : چهارشنبه 92/10/4 | 8:42 صبح | نویسنده : مسجدچهارده معصوم(ع)
خدا فراموشی و خود فراموشی
از هشدارهای مهمّ قرآنی، این آیه‌ی شریفه است:
وَ لا تَکُونُوا کَالَّذینَ نَسُوا اللهَ فَأَنْساهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون؛ ‏
و مانند کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند پس خدا هم خودشان را از یادشان برد، آن‌ها همان نافرمان‏ها هستند.
از این کلام الهی استفاده می‌شود نتیجه‌ی خدا فراموشی، خود فراموشی است. مقصود از این خود فراموشی چیست؟ آیا مقصود آن است که انسان با خدا فراموشی، بدنِ عنصریِ مادّیِ خود را فراموش می‌کند و دیگر نمی‌فهمد که زنده است، بدنی دارد، نیازهایی دارد، خوشی و ناخوشی دارد و ...؟! یا مقصود چیز دیگری است؟ قطعاً مقصود از خود فراموشی، فراموش نمودن این بدن مادّی و نیازها و خوشی‌ها و ناخوشی‌های آن نیست؛ زیرا واضح است که با خدا فراموشی، انسان این بدن و فی‌الجمله خوشی‌ها و ناخوشی‌های آن را فراموش نمی‌کند؛ پس مقصود چیست؟
مقصود از خودفراموشی
در واقع پاسخ این پرسش آن است که «خود فراموشی» در این‌جا همان تمرکز تمامِ توجّه به بدن مادّی و خوشی‌ها و ناخوشی‌های آن است؛ توجّه به پوسته و غفلت از مغز و لباب است. اگر کسی گوهر گران‌بهایی را در اختیار داشته باشد ولی از آن به عنوان یک وسیله‌ی بازیِ کودکانه استفاده کند می‌گویند این فردْ فراموش کرده آن‌چه در اختیار دارد گوهر گران‌بهاست. انسانی که تمام توجّه او به نازل‌ترین بخش هستیش می‌باشد و جز پوسته‌ای از خود نمی‌بیند و گوهر گران‌بهای ذات خود را فراموش کرده است چنین شخصی در حقیقت، خود را گم کرده و جوهره‌ی وجود خود را فراموش نموده است. انسانیّتِ انسان که به این گوشت و پوست و استخوان و خور و خواب و شهوت نیست، بلکه حتّی به مادّه‌ی برتر نیز نیست. برخی که اوج می‌گیرند انسان را در حدّ یک تفکّر مادّی و هنرهای برتر مادّی می‌شناسند، ولی حقیقت انسان فراتر از این محدوده نیز می‌باشد؛ زیرا حتّی اگر فکر و هنر مادّی را هم بپذیریم باز انسان همسایه‌ی عدم است و تاریخ انقضایی روشن دارد که از آن گریزی نیست. گوهر ذات انسان از سنخ عالَم دیگری است که با ابدیّت پیوند خورده و تا بی‌نهایت امتداد دارد و کسی‌که این امتداد را فراموش کند و دل به امتداد کوتاه این جهانِ پر تلاطم ببندد، خود را فراموش کرده است.
وضعیت کسی‌که دل به این جهان ببندد وخیم‌تر و تأسّف‌بارتر از وضعیّت تشنه‌ای است که به نَمی به جای اقیانوسی اکتفا کند؛ مگر می‌شود نامحدود را با محدود ـ هرچه باشد ـ مقایسه کرد. و چون بُعد غیرمتناهی انسان فقط در رابطه‌ی با ذات اقدس حقّ معنا پیدا می‌کند کسی‌که خدا را فراموش کند حقیقت خود را فراموش کرده است؛ چنان‌که اگر انسان خود را باز یابد و به حقیقتِ خود آگاه شود خدای خود را خواهد شناخت و به او متذکّر خواهد شد؛ بدین‌جهت خداوند متعال با توجّه‌دادنِ انسان‌ها به حقیقت نفس خودشان آنان را به ربوبیّتِ خود، آگاه می‌فرماید:
سَنُریهِمْ آیاتِنا فِی الْآفاقِ وَ فی‏ أَنْفُسِهِمْ؛
به زودی نشانه‏های خود را به آنان در کرانه‏ها و در نفوس خودشان نشان خواهیم داد.
و در آیه‌ی شریفه‌ی دیگری می‌فرماید:‌
وَ فی‏ أَنْفُسِکُمْ أَ فَلا تُبْصِرُون؛ ‏
و در وجود خودتان، پس آیا نمی‏بینید؟!
و در روایت آمده است:
مَنْ‏ عَرَفَ‏ نَفْسَهُ‏ فَقَدْ عَرَفَ‏ رَبَّه؛
هرکس نفس خود را بشناسد پس همانا پروردگار خود را می‌شناسد.
و نیز:
أعْلَمُکُمْ‏ بِنَفْسِهِ‏ أعْلَمُکُمْ بِرَبِّه؛
عالِم‌ترین شما نسبت به نفس خود، عالِم‌ترین شما نسبت به پروردگارش می‌باشد.
و بلکه در روایت آمده است:‏
مَنْ‏ عَجَزَ عَنْ‏ مَعْرِفَةِ نَفْسِهِ فَهُوَ عَنْ مَعْرِفَةِ خَالِقِهِ أعْجَز؛
هرکس در شناختن خویشتن عاجز باشد، در شناختن آفریننده‌اش عاجزتر است.
و نیز:
مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدِ انْتَهَی‏ إِلَی‏ غَایَةِ کُلِّ مَعْرِفَةٍ وَ عِلْمٍ‏؛
هرکس خود را بشناسد، به نتیجه و غایت هر شناخت و دانشی دست یافته است.
بنابراین، رابطه‌ای متقابل از یک‌طرف بین آگاهی به نفس و آگاهی به خداوند و از طرف دیگر بین فراموشی نفس و فراموشی خداوند می‌باشد.
 
از کتاب: ذکر، سرود هستی
تألیف: آیت الله سیّد محمّد رضا مدرّسی یزدی



تاریخ : چهارشنبه 92/10/4 | 8:32 صبح | نویسنده : مسجدچهارده معصوم(ع)

ازبین رفتن عزت و غرور ملی ایرانیان