ادامه...
آنچه درباره\سید مجتبی خامنه ای\باید بدانیم
وقتی سناریوی امیر فرشاد ابراهیمی باز هم سوراخ است
مساله آقا مجتبی خامنهای آنقدر اهمیت دارد که ضد انقلاب دست به کار شده و یکی از عناصر فریب خورده داخلی را که به ثمن بخسی دل به معاندین نظام اسلامی داده را مامور سناریو سازی علیه این بزرگوار میکند. امیر فرشاد ابراهیمی که در یک پروژه امنیتی در دهه 70و با تحریک برخی از آقایان اصلاح طلب اقدام به پر کردن یک نوار ساختگی علیه نظام جمهوری اسلامی و برخی از مسئولین کشور کرده بود با ادعای دوستی با آقا مجتبی شروع به داستان سراییهای جدید علیه ایشان میکند. او با انتشار یک عکس در فضای مجازی مدعی میشود فردی که او را در این عکس همراهی می-کند کسی نیست جز فرزند مقام معظم رهبری و او با سید مجتبی ارتباط دارد و از بسیاری از خط و ربطها و برنامههای سیاسی و اقتصادی ایشان با خبر است. غافل از اینکه صاحب اصلی عکس پیدا میشود و پنبه سناریو ساختگیشان را میزند. ابوالفضل محمدی صاحب اصلی عکس در وبلاگ آینه جادو مینویسد: «سال گذشته چند نفر از دوستانم زنگ زدند و گفتند که عکسی از من را در اینترنت گذاشتهاند و بنده را مجتبی خامنهای فرزند رهبر انقلاب نامیدهاند!!! وقتی این عکس رادیدم کلی خندیدم! چراکه این عکس را در سفری که به همراه این3نفر (که درکنارم ایستادهاند) به یکی ازشهرهای مازندران داشتیم گرفته بودیم و خودم هم این عکس را نداشتم. کسانی که در تصویر هستند به ترتیب از راست: 1-مجید دهنمکی 2-امیر فرشاد ابراهیمی 3-ابوالفضل محمدی (خودم) 4 -سهیل کریمی
و اما کل ماجرا سال 1376امیر فرشاد ابراهیمی به واسطه رفت و آمدی که به محل کار ما داشت با ما آشنا شده بود و از قضا روزی که ما قصد مسافرت به شمال را داشتیم در آنجا بود و با اصرار و التماس فراوان و بعنوان جایگزین یکی از دوستانی که قرار بود در این سفر همراه ما باشد ولی نیامده بود، علیرغم میل باطنیام بنده را متقاعد کرد که او را به همراه خود ببریم…
حالا نمیدانم چرا و باچه انگیزه احمقانهای بنده را بعنوان مجتبی خامنهای معرفی کرده؟ یعنی اینقدر احمق است که با خود فکر نمیکند که نکند دروغش درآید؟»
گاردین نگران جانشین رهبری در ایران
واقعیت آن است که تنها نشریه گاردین وابسته به انگلیس بود که دهها اتهام را با تکیه بر منابع موثق اما ناشناس! بر ضد وی مطرح ساخت و خود مورد استناد صدها سایت و نشریه و رسانه دیگر قرار گرفت: «علی انصاری، تحلیلگر ایران در دانشگاه سنتاندروز انگلیس، به گاردین گفته است: «اخیرا صحبت این بوده است که تمام این مسائل به مجتبی و جانشین شدن او مربوط است. او احتمالا در پی آن است که این مقام را در درازمدت برای خود به دست آورد و حفظ کند.»
گاردین مینویسد: «این نوع جانشینی خانوادگی تحت شرایط فعلی خیلی دشوار خواهد بود زیرا مجلس خبرگان رهبر را بر اساس موقعیت مذهبی انتخابت میکند. مجتبی لباس روحانیون را به تن میکند اما به هیچ وجه از درجات مذهبی لازم برای رفتن به صدر حکومت برخوردار نیست. برای این کار لازم است تشکیلات روحانی دستخوش ترمیمهای عمده شود.»
خبر مسدود شدن یک میلیارد و 600میلیون دلار از دارا ییهای ایران در بریتانیا تا حدی در میان خبرهای داغ این روزها توجه زیادی به آن نشد، حال آنچه در زیر میخوانید پشت پرده این خبر و علت اصلی عصبانیت آیت الله خامنهای از دولت انگلیس و احضار سفیر ایران به وزارت خارجه دولت بریتانیا میباشد: «حساب بانکی به نام مجتبی خامنهای پسر رهبر انقلاب، در یکی از بانکهای لندن به مبلغ یک میلیارد و ششصد میلیون دلار وجود داشت که با پیگیریهای تعدادی از ایرانیان و فشار اتحادیه اروپا به دولت انگلیس توقیف شد. دولت انگلیس بخاطر روابط اقتصادی با خانواده آیت الله خامنهای تمایل به توقیف این پول را نداشت که عدهای موفق شدند با اقدامهای قانونی کار را روز 23خرداد به اتمام برسانند. این پول هم اکنون به نام ملت ایران بلوکه شده است. گفتنیست تلاشها برای توقیف کل این پولها که توسط فروش نفت و دریافت حق کمیسیون به دست آمده است ادامه دارد و در حال پیگیری است.»
سیاوش کاوه یکی از روزنامه نگاران و فعالان فضای مجازی ضد انقلاب در صفحه یکی از شبکههای اجتماعی فارسی زبان مینویسد: «یک منبع حوزوی در قم درباره میل به رهبر شدن در سید مجتبی خامنهای میگوید هر چند اینها امروز شایعه است اما ممکن است بعدها به واقعیت برسند. اینکه سید مجتبی بتواند پس از رهبری از سوی خبرگان منصوب شود فعلا به یک جوک شبیه است، چرا که بسیاری از اعضای خبرگان به این مقام نزدیکترند… رسانهها عادت دارند برخی افراد را بزرگ کنند آنقدر که بعد خودشان هم از آنها میترسند، نمونهاش [آیت الله] مصباح یزدی و امروز هم سید مجتبی؛ «به اعتقاد من خیز سید مجتبی برای رهبری امروز تنها شایعه است.»
این جملات تقریبا جزء با انصافترین جملاتی است که درباره ایشان نگاشته شده است و علی رغم نگاه سیاسی مغرضانه نویسنده را مجبور به اعتراف به شوخی بودن میل سید مجتبی به رهبر شدن میکند.
خامنهای جوان با وجود لباس روحانیت، روحانی واقعی نیست!
مجتبی خامنهای از تبلیغات گستردهای که علیه پدر بزرگوارش میشود بینصیب نمانده است و تقریبا علیه ایشان به هر زبانی و هر سلیقهای مطالب خلاف واقع فراوان میتوان یافت سایت خبری انگلیسی زبان newser درباره ایشان می نویسد: «آیت الله علی خامنهای به ندرت در انظار عمومی ظاهر میشود اما پسرش بیشتر در چشم عموم دیده شده است، پسر او به یکی از مردان قدرتمند در ایران تبدیل شده است. مجتبی خامنهای یک روحانی محافظه کاراست که حدود 50سال سن دارد، ارتباط او با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی شبه نظامی بسیج در سراسر ایران وجود دارد. همانطور که در گزارش لس آنجلس تایمز، آمده است او به محافظ قدرت پدرش و یار او در سرکوب تبدیل شده است.
خامنهای جوان با وجود لباس روحانیت، روحانی واقعی نیست؛ او یکی از چهرههای بعد از انقلاب بود که در خانهای احاطه شده توسط سرویسهای اطلاعاتی زندگی کرده است. او میخواهد به موفقیت پدر خود به عنوان رهبر عالی کشور دست پیدا کند، اگر چه اختلافات میان نخبگان مذهبی ممکن است زیاد باشد با این حال، قدرت او بلامنازع است. کارشناسان میگویند که او مورد اعتمادترین مشاور آیت الله خامنهای است؛ اگرچه، برخی روزنامه نگاران میگوید: هیچ کس چیز زیادی درباره او نمیداند.»
مطب فوق اوج بیاطلاعی رسانههای غربی از فرزند رهبر انقلاب را تصویر میکند ولی با توجه به این فضای وهم آلود رسانهای دست از تخریب ایشان بر نداشتهاند. روحانی جوان 50ساله که با وجود لباس روحانیت، روحانی واقعی نیست اوج این نادانی رسانهای را به تصویر میکشد.
سید مجتبی با سپاه رابطه جدی دارد؛ ببخشید ندارد!
نکته قابل توجه دیگر داستان آنجاست که رسانههای غربی بر سر تعامل سید مجتبی با سپاه دچار اختلاف نظرهای شدیدی هستند از یک سو نشریه آمریکایی لس آنجلس اعتقاد دارد که سید مجتبی با تمام فرماندهان ارشد سپاه و بسیج ارتباط دارد از این طرف گاردین ادعا میکند: «شکافهایی در داخل سپاه پاسداران وجود دارد و علی جعفری فرمانده کل سپاه و علی فضلی فرمانده سپاه در استان تهران با قدرت گرفتن مجتبی مخالفند.»
حالا به غلط املایی گرفتن از روزنامه معتبر گاردین کاری نداریم وگرنه فرمانده سپاه پاسداران عزیز جعفری است و سردار علی فضلی قائم مقام سازمان بسیج مستضعفین است.
جالبتر اینکه فضای رسانهای در داخل کشور نیز با رقیب خارجیاش خیلی تفاوت چشمگیری نمیکند. تصاویر بسیاری از دیگر فرزندان رهبری در اینترنت منتشر شده است که کاربران به دلیل عدم اطلاع کافی از شخصیت و چهره مجتبی خامنهای به ایشان نسبت دادهاند که نشان از شناخت اندک از ایشان دارد.
یکی از آن دویست هزار سند را رو کنید!
روزنامه لیبراسیون چاپ پاریس نیز به خیل هزیان گویان درباره فرزند دوم رهبر انقلاب اضافه میشود لیبراسیون در خبری میگوید: «در گزارشی از دویست هزار سند موجود در وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی که برخی از آنها به خارج کردن پول و سپردههای مجتبی خامنهای از بانکهای خارجی مربوط میشود، خبر داده است. سوال نگارنده از این روزنامه و خیل عظیم سایتهای پوشش دهنده آن این است که چرا یک سند رسمی از این دویست هزار سندی که برای اطمینان خاطر به مخاطبشان میگویند را همراه خبر فوق منتشر نکردهاند. اگر امکان دسترسی به چنین اسنادی برای ایشان وجود نداشته است چگونه از تعداد و محتوای این اسناد علیه سید مجتبی خبر دار شدهاند.»
موافق، همراه یا گوینده؟!
علیرضا نوریزاده، روزنامه نگار و فعال سیاسی در لندن هم در سپتامبر 2010چنین نوشت: «او [خامنهای] مأموریت الهی دارد که اگر به سهولت تحقق آن میسّر نشد، آقازاده نجیب و لایق و صاحب کرامتش سید مجتبی و پس از او نوادگان و نتیجهها و نبیرهها و ندیدهها… ولایت امر را در دست خواهند گرفت. در باب این مشکل که اگر قرار بود ولایت موروثی باشد که شاه را داشتیم و ولیعهدش اتفاقاً در بین مردم محبوبیت داشت و حداقل ریخت و قیافه و رفتار و منش و افکارش با انتظارات و خواستهای نسل جوان ایران هماهنگی دارد. در عین حال حسن آقای خمینی نیز هست که هم از سید مجتبی باهوشتر و درس خواندهتر است و اهالی ولایت اصلاحات نیز روابط بسیار نزدیکی با او دارند و هم قد و قامت و بر و روئی دارد که او را سر و گردنی از سید مجتبی بالاتر قرار میدهد.»
نگارنده به هیچ وجه قصد نسبت دادن این گونه حملات به فرزند رهبری را، به هیچ یک از جریانات سیاسی مخالف و بد سلیقه داخلی را ندارد ولی چرا آقای نوریزاده برای بالا بردن جایگاه و شانیت جریانی خاص در جبهه اصلاحات متوسل به تخریب چهره سید مجتبی میکند؟ آیا نمیتوان برخی رگههای ترس و وهم خود ساخته را در این جریان دید. این احتمال شکل گرفته در ذهن نویسنده این سطور از اخبار عجیب و غریبی است که در اینباره از بانیان جبهه داخلی معارضه با جمهوری اسلامی دریافت کرده است. در روزهای گرم تابستان 88جناب محمد هاشمی در اقدامی عجیب در حرم امام رضا و در صحن گوهرشاد اقدام به صحبت خود جوش درباره اتفاقات پس از انتخابات کرده و عامل اصلی چنین پیشامدی را متوجه شخص سید مجتبی خامنهای معرفی میکند. این اقدان عجیب در حالی صورت میگیرد که ایشان بدون ارائه هیچ سند مدرک و استدلال منطقی و عقلانی چنین حرکتی را به فرزند رهبری منصوب میداند.
مصطفی تاجزاده، معاون سیاسی وزارت کشور در دولت موسوم به اصلاحات و عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ـ زندانی سیاسی ـ هم در دی ماه1390مینویسد: «مجتبی خامنهای شخصا پیگیر پرونده من و همسرم است و قوه قضاییه و دیگران نقشی در این پرونده ندارند و تمامی فشارهای وارده به خانواده ما خواست مستقیم مجتبی خامنهای است.»
محسن مخملباف از فیلم سازان دهه 60و70سینمای ایران که الان به کمپ معاندین انقلاب اسلامی پیوسته در یک داستانپردازی خیالی دیگر درباره سید مجتبی خامنهای مینویسد: «او متولد 1348 [است]. علاقه شخصی دومین فرزند [آیتلله] خامنهای غیر از سیاست و اقتصاد به اسب سواری است. طوری که برای سوار شدن بر اسب مورد علاقهاش برای زمانهایی که در وکیل آباد مشهد است، اسب او را با هواپیما 330به مشهد میبرند… وصلت با فرزندان [آیتلله] خامنه-ای، نوعی مشارکت در قدرت ایران است. به همین سبب ازدواج ناشی از عشق اولیه، تقریبا در خانواده [آیتلله] خامنهای منتفی است. مجتبی مدتی با همسرش بر سر بچه دار نشدن دچار اختلاف بود و حتی علاقمند بود تا زن دیگری را اختیار کند تا اینکه راه چاره معالجه در لندن تشخیص داده شد.»
فروزانفر یکی از نوههای خواهر رهبری که با افتخار خود را از براندازان نظام اسلامی معرفی میکند در مصاحبه با نیک آهنگ کوثر یکی دیگر از فراریان مقیم خارج درباره نوشتههای مخملباف میگوید: «چیزهایی که اعلام کرده بودند، تعداد اسبها و داراییهایی که گفته بودند، هیچ ارجاعی نداده بودند. من میتوانم با تخیل خودم چیزهایی را در مورد آقای هاشمی رفسنجانی بنویسم. خود من در طول بیست سال، این ابعاد را ندیده بودم. انتقادم هم در آن مقطع به گزارش آقای مخملباف این بود که چنین گزارشهایی به پتانسیل جنبش سبز آسیب وارد میکنند. …آن شکل بچهگانهای که اقای مخملباف لیست کرده بود دانه دانه… لیست عصاهای آقای خامنهای را گذاشتند و یکی یکی قیمتگذاری کردند. فضا را به این سمت بردن ما را به جایی نمیبرد.»
سکوت رسانهای در مقابل هجمه توپخانهای
حجت الاسلام بجانی در جلسه هم اندیشی جوانان حزب اللهی در پاسخ به سئوالی در مورد فرزند دوم مقام معظم رهبری، با انتقاد از کوتاهی خواص گفت: هجمه به آقا مجتبی فقط برای ضربه زدن به ولایت است. دشمنان برای از پای در آوردن خیالی خود میخواهند ایشان (سید مجتبی) را در زیر خمپارههای جنگ نرم قطعه قطعه کنند.
من نمیدانم چرا برخی از بزرگان ساکتند؟ این خود بخشی از فتنه 92است اول فتنه با این همه از ساکتین فتنه؟ آیا باید حضرت آقا چیزی بگویند؟ دشمن توپخانه خود را دقیقا متوجه سید مجتبی خامنهای کرده است. صدای آمریکا، بیبی سی، من و تو، منافقین و دهها شبکه ماهوارهای دیگر خمپاره اندازها و توپخانههایشان ایشان را میزنند و ما نظاره گریم؟ آنان آنقدر حرفهای عمل کردهاند که برخیها نیز تحت تاثیر قرار گرفتهاند.
هشدار به دوستداران رهبر انقلاب
در این بین نباید از نقش برخی جاهلین و غافلین خودی غافل شد. در تعدادی از سایتها و وبلاگهای برخی از ارادتمندان و دوست داران رهبر انقلاب واژههایی در وصف ایشان و سید مجتبی خامنهای آورده شده است که این داستان پردازیهای قدرت در ایران را ناخواسته تائید میکند. استفاده از واژه خلف صالح برای سید مجتبی خامنهای از جمله این واژگان است که متاسفانه در حال رواج و گسترده شدن است. لازم است که ارادتمندان نظام اسلامی و رهبر انقلاب از هرگونه استفاده، ترویج و اشاعه این کلمات و مشابه آن در یادداشتها و مقالاتشان بشدت پرهیز و اجتناب کنند و بدانند که چیزی جز تنور ضد انقلاب با این الفاظ گرم نمیشود.
منبع: منتظران ظهور افسران جوان سایبری
.: Weblog Themes By Pichak :.